ترددید

ساخت وبلاگ
تلخ اما شیرینمی خواهم برایت چند خطی از سر همدردی بنویسم توی روزهایی که حس می‌کنی مرگ-که همواره مال همسایه بود- حالا پشت در خانه ی خودت نشسته! نمی‌دانی نفر بعدی چه کسی است و وقت اش کی است...راز و رمز عجیبی است اما عجیب تر آن که همواره مرگ را مثل سفری مرموز و اکتشافی دوست داشته ام، مثل رفتن به خانه ی اصیل پدری ام که قرن هاست از آن رانده شده ام یا مثل برگشتن به آغوش گرم خانواده بعد از یک عمر غربت و تنهایی...مرگ را چشم های اشکبار ما لکه دار کرده است وگرنه موهبتی است که فقط یک قلب مطمئن و یک روح آرام می تواند زیبایی حقیقی اش را درک کند.نمیدانم هیچ فکر کرده ای مردن هم اتفاق قشنگی است؟شاید اگر چشم هایت از این سو-از طرف این دنیا-به مرگ نگاه کند بی درنگ به حرف من بخندی اما چشم هایی باید تا مرگ را از سوی حقیقی آن، از عالمی ورای این خاک فانی نگاه کند. آن وقت می بینی مردن سیاه نیست، آبی است، سپید است، قرمز است، رنگ زیبا ترین و شاد ترین گل های دنیاست.آخر جاده ی مرگ خداوند نشسته است و آنقدر چشم هایش مهربان است که شک دارم گوشه اش حتی اخمی بردارد و همین وقت عذاب ما آغاز می شود. نه جهنمی است، نه شکنجه ای، که عذاب ما از سرشاری مهر و عاطفه ی بی نظیر او آغاز می شود. از شرم آن هنگام که روبه روی او ایستاده ای و منتظری تا تشری به تو بزند اما اوست که با عشق عجیب و غریب اش تو را می نوازد و میخواهی هزار بار در آتشی سوزان بیافتی اما این همه عاطفه را تاب نیاوری!چقدر مردن زیباست و چقدر ما دور مانده ایم از آن معنی قشنگ که لا به لای رخت های سیاه مان، رنگ چرک و مرده گرفته است. مردن گریه ندارد الا برای خودمان که می مانیم و رنج می کشیم، رنجی که همه حاصل بیچارگی و نگاه زشت مان به دنیاست. مرگ را جور دیگر با ترددید...ادامه مطلب
ما را در سایت ترددید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : soofisarkhosh بازدید : 35 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 12:14

دژاوو

دژاوو

دژاوو

نمیدونم کل زندگی ام خوابی بوده که یک روز توی بیداری دیدمش یا تمام روزای زندگی ام رو تو یه خواب سریع دیدم...

اما دیدم اش...

همه اش رو دیدم...

دژاوو.. دژاوو... دژاوو

+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و چهارم اسفند ۱۴۰۱ ساعت 15:19 توسط فائزه بیات  | 

ترددید...
ما را در سایت ترددید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : soofisarkhosh بازدید : 49 تاريخ : پنجشنبه 25 اسفند 1401 ساعت: 23:00

"کهیعص"

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل

پ.ن: امروز در غم از دست دادن سایه باید گریست... یکتا ادیب ایران زمین

+ نوشته شده در چهارشنبه نوزدهم مرداد ۱۴۰۱ ساعت 22:15 توسط فائزه بیات  | 

ترددید...
ما را در سایت ترددید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : soofisarkhosh بازدید : 36 تاريخ : پنجشنبه 6 بهمن 1401 ساعت: 15:45

دلتنگ کسی هستم که او را دوست دارم. آیا راهی به سوی او که دوستش دارم برایم وجود دارد؟#الشیخ المجلسی، بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۲۱۷#عاشقانه های امیرالمومنین در فراق فاطمه اشپ.ن:بعد از این همه وقت، حالا که به تصویر تو بازگشتم، دریافتم که در اوج روزهای گمگشتگی و غیابِ خویشتن، خودم را در تو یافتم. خودِ تجربه نکرده ام را در تو یافتم و از دست دادنت طنابی شد برای وصل شدن به قلب سرشار از اندوهم. تو را نداشتن جرقه ای شد برای نشستن در جانِ خودم. تو نشانه بودی، نشانی که جریان زندگی در درست ترین جا و زمانِ ممکن به سوی من آوردش. و سلام بر هر چیز که به وقت اش می آید.یک شب دلی به مسـلخ خونم کشید و رفتبیگانه ای به دام جنونـم کشـــــــــــید و رفتپس کوچـه های قلب مرا جســــــــــتجو نکرداما مـرا به عمـقِ درونم کشــــــــــــــید و رفت + نوشته شده در پنجشنبه شانزدهم دی ۱۴۰۰ ساعت 2:36 توسط فائزه بیات  |  ترددید...ادامه مطلب
ما را در سایت ترددید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : soofisarkhosh بازدید : 62 تاريخ : پنجشنبه 2 تير 1401 ساعت: 18:32

نمیتونم با قطعیت بگم تصمیم های زندگی ام فقط از روی منطق و عقلانیت هست اگرچه در گذشته بود و حتی نمیتونم بگم فقط احساس هست بلکه مبنای زندگی از آشتی عقل و احساس به وجود میاد گاهی حرف حرف عقل میشه و گاهی به احساس میدان داده میشه، البته سوارکار عقله، اما حال احساس رو نادیده نمیگیره گاهی آدمی خسته است گاهی نا امیده گاهی احساس بی پناهی میکنه اونجا باید بهش فرصت بدی به عقل بگی کنارش بشین، نا سلامتی یه عمر بهت سواری داده نازشو بخر.... ترددید...
ما را در سایت ترددید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : soofisarkhosh بازدید : 89 تاريخ : چهارشنبه 17 ارديبهشت 1399 ساعت: 17:38

دائم در تلاش و تکاپو بودم و حتی تو ذهنم بارها باهاش حرف میزدم ازش میپرسیدم واقعا همچین نگاهی داری؟ یه زن بعد از ازدواج با تو باید دور دوستاشو خط بکشه؟ و واقعا یک مرد میتونه با دوستانش بره کوه درحالیکه یک زن نمیتونه؟ حتی الان هم که قلم دست گرفتم برای نوشتن، هیچ جوره نمیتونم با این نگاه کنار بیام اما با یه "نه" محکم جلوش ایستادم! ترددید...
ما را در سایت ترددید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : soofisarkhosh بازدید : 103 تاريخ : چهارشنبه 17 ارديبهشت 1399 ساعت: 17:38

امید خوب چیزی است مثل اخرین سکه... آخرین بلیط... آخرین گلوله و آخرین کشتی آخرین سکه، نمیگذارد غرورت بشکند آخرین بلیط نمی گذارد ناامید از ترمینال برگردی آخرین گلوله نمیگذارد سرباز اسیر شود کسی که امید دارد فقیر نیست همیشه چیزی دارد یادم رفت از آخرین کشتی بگویم آخرین کشتی حتی اگر هم نیاید نمیگذارد دریا و مسافرت را از یاد ببری.... ترددید...
ما را در سایت ترددید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : soofisarkhosh بازدید : 77 تاريخ : چهارشنبه 17 ارديبهشت 1399 ساعت: 17:38

بچه هام رو اگر خدا کمک کنه جور دیگه ای بزرگ خواهم کرد بهشون یاد میدم مبنای دین ایثار و محبته و نه قانون صرف. نه میخوام اونقدر آزاد باشن که به قول امروزی ها دین شون رو خودشون انتخاب کنن و نه میخوام اونقدر سفت و سخت بگیرم که بشن "یهودِ دین"، پیرو یک مشت قانون سفت و سخت خالی از عشق و محبت! اگرچه دینمداری با انجام قوانین شرع(از روی تواضع) شروع میشه، با سرنهادن به درگاهش بدون هیچ چون و چرا و شاید و اما یی ادامه پیدا میکنه. ترددید...
ما را در سایت ترددید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : soofisarkhosh بازدید : 72 تاريخ : چهارشنبه 17 ارديبهشت 1399 ساعت: 17:38

وَ قَبْرٌ بِطوسٍ یالُها مِنْ مُصیبةٍ الْحَّتِ عَلیَ الاَحْشاءِ بِالزُفُرات» «اِلیَ الْحَشْرِ یُبْعَثُ اللهُ قائماً، یُفَرِّجُ عَنّاَ الْهَّمِ والْکُرُبات»

و در شهر طوس قبه ای خواهد بود و مصیبت صاحب آن قبر، آتشِ آه و حسرت را بر دل ها می افروزد
آتش این مصیبت تا روز رستاخیزی که خدا قائمِ آل محمد(ص) را ظاهر سازد در دلِ ماست، تا ظهورش این هم و غم را از بین ببرد.
شاعر: حضرت علي ابن الموسي الرضا

 

ترددید...
ما را در سایت ترددید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : soofisarkhosh بازدید : 75 تاريخ : چهارشنبه 23 بهمن 1398 ساعت: 18:31

امروز از اون روزای مزخرف بود
رفتم دانشگاه و همون مشکلات همیشگی
احساس میکنم کم کم در خیل مشکلات سر شدم
و مدام از خودم میپرسم
خب!
تهش که چی!

 

 

ترددید...
ما را در سایت ترددید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : soofisarkhosh بازدید : 69 تاريخ : چهارشنبه 23 بهمن 1398 ساعت: 18:31